به گزارش "بیرونیت"، این منشِ سرپرست پیشین وزارت صمت کمتر مورد تحلیل رسانهها قرار گرفت و به آن پرداخته نشد.
سرقینی تنها چند روز پس از آنکه سرپرست شد با آنکه میدانست گزینه اصلی هدایت وزارت صمت است و باید کمی دست به عصا راه برود تا برادریاش را به مجلس و دولت ثابت کند اما از اصول خود عدول نکرد و در اقدامی ضربتی، مدیرعامل یکی از شرکتهای معدنی را برکنار کرد.
وقتی به او خرده گرفتند که چرا این کار را کرده، پاسخ داد برای انجام کار درست لحظهای درنگ نخواهم کرد.
سرقینی که در میان اهالی بخش معدن به فردی دارای اصول و پاکدست معروف است، پس از این برکناری وارد حاشیههای فراوانی شد.
افرادی که از اینجابجایی متضرر یا عصبانی بودند، کار را بهجایی رساندند که نامهای خطاب به رئیس جمهوری تنظیم کرده و این اقدام سرپرست را غیرقانونی جلوه دادند حال آنکه در برابر عزل و نصبهای سرپرست پیشین سکوت کرده بودند.
پس از این نامه و درخواست رئیس دفتر رئیس جمهوری، او حاضر به عقبنشینی نشد و به همین علت مجلس و دولت را وا داشت تا به فکر گزینهای دیگر برای اداره وزارت صمت باشند.
سرقینی نمونه بارز یکی از مدیرانی است که این روزها کمتر در عرصه سیاستگذاری و تصمیم سازی دیده میشوند. با آنکه به عملکرد او در مدیریت معاونت معدنی نقدهایی وارد است اما در بزنگاهی تاریخی ثابت کرد برای بدست آوردن صندلی قدرت حاضر به معامله نیست و کار درست را در زمان مناسب انجام خواهد داد.
در شرایط کنونی که برخی افراد برای کسب قدرت برای منافع جناحی و شخصی خود قانون وضع میکنند جای افرادی مانند سرقینی در عرصه حکمرانی خالیست.
به نظر میرسد اگر تکنوکراتهایی مانند او در دولت باقی میماندند وضع مدیریت کشور اصولمندتر میشد و قد مدیریتی در بدنه اجرایی به کوتاهی فعلی نمیرسید.
در اینمیان شاید این گفته محمود سریع القلم، استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی نمایانگر دلیل کنار رفتن مدیران شایسته باشد.
او در کتاب جامعه شناسی سیاسی ایران مینویسد: اگر پایه ارتباط افراد «کار، هدف جمعی، کارکردها و پیشرفت جمعی» نباشد، ارادت جای مهارت را می گیرد و افراد به واسطه چاکری منصوب می شوند نه توانایی و تخصص.
مطالب مرتبط