يکشنبه 4 آذر 1403 شمسی /11/24/2024 11:15:40 PM
تحلیل محمدمهدی بهکیش از قرارداد ۲۵ساله ایران و چین

محمدمهدی بهکیش اقتصاددان سرشناس معتقد است: اگر برای سرمایه گذاری چینی‌ها محیط مناسب فراهم نکنیم و ساختار را اصلاح نکنیم، اصل این قرارداد به انباشت سرمایه بدون مصرف تبدیل خواهد شد و بدهی‌های بزرگ آن برای نسل‌های آتی ایرانیان باقی خواهد ماند.
چرا چین
به گزارش بیرونیت، محمد مهدی بهکیش در خصوص قرارداد همکاری بلندمدت ایران و چین اظهار کرد: امروز قراردادی ۲۵ ساله با کشور چین در جریان است که به زعم منتقدان می‌تواند چون قرارداد رویترز باشد که ۱۵۰ سال پیش به قول روزنامه ساندی‌تایمز موجب نفرت ایرانیان از کشور انگلستان شد یا موجبات آبادنی کشور را فراهم آورد.
این اقتصاددان سرشناس در گفت‌وگویی که با هفته‌نامه تجارت‌فردا انجام داده است، یادآورد شد:  قطعی بودن مفاد قرارداد هنوز روشن نیست و آنچه منتشرشده طرح اولیه است، اما نگرانی گسترده‌ای میان کارشناسان به وجود آورده است؛ چراکه بسیاری از کارشناسان نمی‌توانند بپذیرند چین که حاضر نیست به دلیل تحریم‌ها نفت ایران را بخرد و بدهی‌های ایران را به راحتی بپردازد، چگونه آماده شده است قراردادی ۲۵ ساله ببندد تا نفت ایران را به وفور خریداری کند و وجوه آن را پرداخت کند و ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند و... آن هم بدون اینکه امتیازات خاصی گرفته باشد. 
او ادامه داد: تا زمانی که مسوولان امر این ابهامات را رفع نکنند، این خطر وجود دارد که چین از پتانسیلی بلندمدت در افکار عمومی ایرانیان محروم شود. علاوه بر این قرارداد نیاز به تحلیل‌های کارشناسانه از دیدگاه‌های اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی دارد. به خصوص که بر اساس گزارش ifswf پذیرش سرمایه گذاری مستقیم خارجی کشورها بسیار دقیق‌تر شده است.
او درباره اینکه قرارداد ایران و چین تا چه اندازه می‌تواند کارساز باشد، گفت:  شرایط بین المللی و رقابت دولت‌های بزرگ را کم و بیش می دانیم اما به یک نکته کمتر توجه شده است و آن اینکه چین و ایالات متحده آمریکا رقابتی نانوشته در خاورمیانه دارند و ایران در محور اصلی این رقابت است چراکه موقعیت سوق الجیشی مهمی برای هر دو کشور دارد.
این اقتصاددان افزود: اگر فرض بالا درست باشد که من نشانه‌های زیادی برای آن دارم ایران می‌تواند از این موقعیت استفاده کند و متاع خود را با قیمت بهتر به دو طرف بفروشد. بخشی از تفاهم با غرب در برجام انجام شد یعنی رابطه ایران و غرب تا آن زمان که رئیس جمهور آمریکا آن را بر  هم زد، «نظم‌پذیر» شد. اما چرا ترامپ این توافق را برهم زد؟ به چند دلیل که به نظر من مهم‌ترین دلیل آن جلوگیری از نفوذ چین به ایران بود؛ زیرا به این وسیله مبادلات ایران و چین را مختل کرد. 
دبیر سابق کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) ادامه داد: 
حال پس از حدود چند سال دولت ایران به این فکر افتاده است که با چین قرارداد بلندمدت منعقد کند تا غرب را مجبور به کوتاه آمدن از تحریم‌ها کند یا کمبودهای خود را از مسیر چین تامین کند. اما تهیه‌کنندگان طرح (که به نظر من دیپلمات‌ها نبوده‌اند) این پرسش را از خود نکرده‌اند که چین چرا این همه امتیاز به ایران بدهد؟ نفت ایران را بخرد، پولش را به ایران بدهد، ۴۰۰ میلیارد دلار هم سرمایه گذاری کند و در بخش‌های دیگر اقتصادی هم همکاری کند؟ همه این موارد می‌تواند مثبت باشد اما در مقابل چه انتظاراتی دارد؟ چرا در حال حاضر همین کارها را نمی‌کند؟ شاید منتظر موافقت ایران با امتیازی است که درحال حاضر ندارد. آن امتیاز یا سری امتیازات چیست که در متن قرارداد اولیه همه نیامده است؟
بهکیش ادامه داد: گروهی که با دید بالا قرارداد را مورد بررسی قرار می‌دهند، شک و شبهه بسیاری مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه دولت بهتر است پاسخی برای آنها تهیه کند. علاوه بر اینها مگر می‌توان در دنیای چندقطبی امروز تنها به یک قطب وابسته بود و سالم زندگی کرد؟ تاریخ سیاسی اقتصادی کشورها جواب مثبت برای این سؤال ندارد. به کشورهای اروپای شرقی نگاه کنیم یا رفتار چین در آفریقا را مورد بررسی قرار دهیم یا حتی رفتار خودمان در کشورهای افغانستان و... را ملاحظه کنیم یا مرور کنیم در تاریخ با همسایگان چه کردیم. 
او با تاکید بر اینکه همه موارد گذشته و حال حاکی از آن است که اتکا به یک قطب سیاست در جهان وابستگی می‌آورد، مطرح کرد: باید تعادل ایجاد کرد تا بتوان از رقابت‌های طرف‌های علاقه‌مند بهره گرفت. اگر بخواهیم به چین متمایل شویم که بسیار هم خوب است باید به رقیب او هم توجه بیشتری داشته باشیم تا در آینده مورد بهره کشی چینی‌ها قرار نگیریم. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه سال گذشته در جمع سفیران کشورش سخنرانی مفصلی داشت که شرایط آتی اروپا را تحلیل می‌کرد. خواندن آن سخنرانی را که ترجمه آن در مجله تجرات فردا منتشر شد به همه سیاستمداران توصیه می‌کنم. او در آن سخنرانی می‌گوید فرانسه مجبور است تنها به آمریکا وابسته نباشد و با چین روابط استراتژیک برقرار کند. 
بهکیش افزود: قطعاً اروپا در آینده به همان طرفی خواهد رفت که مکرون گفته است. ما هم باید در این نوع قراردادها تدبیر کنیم و کارشناسی انجام دهیم و مقطعی نگاه نکنیم.
 این اقتصاددان با بیان اینکه تا زمانی که مقامات چینی با آمریکا تفاهم نکنند، نمی‌توانند قرارداد خود با ایران را اجرا کنند، گفت: با توجه به این موضوع چرا آنها با آمریکا مذاکره کنند و از ما امتیازی برای خود بسازند؟ ما می‌توانیم خود ابزار مذاکره را به دست بگیریم و تبادل امتیازها را مدیریت کنیم یا اینکه فعلاً صبر کنیم تا رئیس‌جمهور بعدی آمریکا مشخص شود و آنگاه برنامه‌های استراتژیک برای کشور تنظیم کنیم. 
او تاکید کرد: یادمان باشد چین و روسیه در کنار هم بسیار حساس‌تر هستند چراکه چین علاقه‌مند به منابع انرژی در خلیج فارس است و روسیه علاقه مند به دسترسی به اقیانوس‌ها از طریق خلیج فارس. هر دو نیز علاقه مند هستند پایگاه‌های نظامی خود را در کشور ما برپا کنند. آیا کشوری جز ایران در منطقه وجود دارد که بتواند چنین امتیازاتی به دو کشور چین و روسیه بدهد؟ قطعاً خیر. آمریکا و غرب از این امتیاز نگران هستند و سال‌ها برای آن هزینه کرده‌اند و ممکن است مزاحمت‌های بیشتری برای ایران به وجود بیاورند. 
به گفته وی، سوال اساسی آن است که چگونه می‌توان از رقابت‌های شرق و غرب بهره گرفت برای آنکه در تله قراردادهای بلندمدت یکجانبه نیفتیم؟ دیپلمات‌های کشور بهتر از ما کارشناسان اقتصادی می‌دانند که در جهان امروز یا باید آنچنان قدرتمند شویم که بتوانیم خواسته‌هایمان را به منصه عمل نزدیک کنیم (که چین به همین نقطه نزدیک شده است) یا با قدرت‌های بزرگ شطرنج تعادل‌بخش بازی کنیم تا از تحمیل خواسته‌های این طرف یا آن طرف مصون بمانیم.
بهکیش ادامه داد: ارتباط نزدیک با چین به نفع اقتصاد است به شرطی که قرارداد انحصاری نباشد و فضا برای رقابت با چین وجود داشته باشد. شرط دوم اینکه امتیازات اقتصادی با آنچه چین به دست می‌آورد هماهنگ باشد و بدنه کارشناسی کشور نسبت به آن قانع شود تا بلای قراردادهای استثماری گذشته در آن تکرار نشود. سوم این که سرمایه گذاری محیط کسب و کار مناسب می‌خواهد. اگر فضا مناسب نشود فقط قراردادهای انحصاری دولتی اجرا می‌شود. چهارم سرمایه گذاری در کشور نیاز به روابط بین الملل مناسب دارد، فقدان این روابط هزینه سرمایه گذاری‌ها را بسیار بالا می‌برد و فایده آن را برای کشور کاهش جدی می‌دهد.
او معتقد است: برای جذب سرمایه گذاری باید هزینه بدهیم. همان گونه که چین هم داد تا به قدرت رسید. کارگران و مهندس ارزان در اختیار سرمایه گذاران قرار دهیم تا سرمایه گذاران استفاده کنند اما در مقابل توستعه را در کشور عملی کنند یا به توسعه کشور کمک جدی کنند. مذاکره با آمریکا تبدیل به خط قرمز کشور شده است. باید بدانیم اگر نتوانیم با آمریکا توافق کنیم با چین هم نمی‌توانیم کار کنیم. همین حالا چین با ما چه می‌کند؟ چرا پول ما را همین حالا نمی‌دهد؟ 
این اقتصاددان پیشنهاد کرد: کارشناسان را بیشتر از گذشته به کار گیریم تا طراحی مناسب‌تری برای کشور انجام دهند. در این چند روز که موضوع قرارداد با  چین مطرح شده است بسیاری از کارشناسان نگران رفتارهای یکجانبه چین در برخی از کشورهای دیگر هستند که ممکن است در ایران هم تکرار شود. حکومت باید نسبت به این عکس العمل ها حساس باشد و اتفاقات تاریخی چون دوران مصدق یا قرارداد ۱۹۱۹ یا از دست دادن بخشی از قفقاز یا آسیای صغیر را که هیچگاه فراموش نمی‌شود به یاد داشته باشیم و درس عبرت بیاموزیم.
او افزود: به یاد دارم در سال‌های ابتدایی دهه ۱۳۷۰ که مهدی تاجر در آلومینیوم المهدی در حیطه سرمایه‌گذاری در ایران واد شده بود، پیشنهادی به مهندس محلوجی داد که اگر جزیره قشم را به مدت ۲۰ سال در اختیار من بگذارید، آن را تبدیل به دوبی دوم می‌کنم زیرا مدعی بود دوبی را نیز او ساخته است و البته می‌گفت قشم را بعد از ۲۰ سال کلاً به کشور باز می‌گرداند. اما جو جامعه چنین اجازه‌ای نمی‌داد اما امروز که به آن قرارداد نگاه می‌کنم برداشت من این است که اگر اجازه هم داده بودیم جزیره قشم همان بود که بود؛ چراکه ساختار اقتصادی کشور ما اجازه نمی‌دهد یک جزیره در کنار کشور رشد کند.
بهکیش ادامه داد: در حالی که همین کار را چین انجام داد و از طریق ایجاد مناطق آزاد در حاشیه جنوب شرقی کشور ابتدا جزایر را آباد کرد و سپس توسعه را به نقاط دیگر کشور سرایت داد و امروز با ایجاد جاده ابریشم جدید به غرب چین و مغولستان خواهد برد. ولی این گونه توسعه در کشور ما امکان پذیر نیست مگر اینکه برخی ساختارها تغییر کند. 
این اقتصاددان تاکید کرد: گام اول حذف قیمت گذاری است و دوم بازسازی نظام پولی و مالی کشور به خصوص بانک‌ها و کسری بودجه و سوم حذف روبط خصمانه با کشورهای دیگر جهان. اگر این سه اتفاق نیفتد سرمایه گذاری چین در کشور ما محصول مناسبی نخواهد داشت با وجود اینکه آنها توسعه‎‌یافته‌اند و تکنولوژی‌های بسیار خوبی دارند و حتی دانشگاه‌های آنها به رده اول دنیا نزدیک شده‌اند. این اتفاق یعنی سرمایه گذاری چینی‌ها در صورتی که محیط مناسب را فراهم نکنیم به انباشت سرمایه بدون مصرف تبدیل خواهد شد و بدهی‌های بزرگ آن برای نسل‌های آتی ایرانیان باقی خواهد ماند.
این اقتصاددان بیان کرد:  اگر به صورت یکطرفه با هر کدام از کشورهای قدرتمند وارد قراردادهای انحصاری شویم در نهایت زیان می‌کنیم. اگر همین قرارداد چین با آمریکا یا یکی از کشورهای اروپایی هم انحصاری بسته شود همین مشکل را دارد. حتی محمدرضاشاه در رژیم گذشته که به شدت متمایل به آمریکا و انگلیس بود و حتی شاید از آنها حرف‌شنوی داشت سعی می‌کرد در منطقه تعادل ایجاد کند. او با روسیه ارتباط داشت و قرارداد ساخت لوله گاز بست. حتی آن موقع غرب ذوب آهن به ایران نمی‌داد، از روس‌ها گرفت و سعی کرد در ساخت کارخانه‌ها از آنها کمک بگیرد و نوعی تعادل از دید خودش به وجود آورد. 
بهکیش افزود: این تعادل را در هر کشور دیگری می‌توان دید. اگر تبادل یکطرفه باشد وابستگی می‌آورد. چین هم در تاریخ نشان داده بسیار قدرتمند عمل می‌کند. نمی‌گویم استثماری، می گویم قدرتمند عمل می‌کند چون پول و تکنولوژی و سرمایه می‌آورد ولی در مقابل ما چه می‌دهیم؟ چون ما موقعیت حساسی در منطقه داریم موقعیتمان خریدار دارد. این موقعیت را طوری بفروشیم که آن شعاری را که از ابتدای انقلاب داده شده است به وجود نیاورد. هنوز سردر وزارت خارجه نوشته «نه شرقی نه غربی» ولی باید دیپلماسی هم شرقی باشد هم غربی؛ نه یکطرفه. این یکطرفه بودن شک ایجاد می‌کند. ممکن است در پشت پرده هم بخواهند قرارداد خوبی امضا کنند، به خصوص در شرایط فعلی که کسی با ما معامله نمی‌کند قطعاً خوب است اما چینی‌ها نمی‌توانند اجرا کنند چون تحریم جلوی آن را می‌گیرد و غربی‌ها تحریم را شدیدتر می‌کنند. 
او در پایان خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم اقتصاد چین به شدت با اقتصاد آمریکا درهم‌تنیده است و بسیاری از سرمایه گذاری‌های خارجی در چین آمریکایی است. ۲۰ درصد بازار مصرف آمریکا در دست چین و بخش عمده‌ای از اوراق قرضه آمریکا دست چینی‌هاست. اقتصاد دو طرف با هم مخلوط هستند که امکان ندارد به راحتی بتوانند از هم جدا شوند و در نهایت با هم تعامل می‌کنند اما ما را تبدیل به محیط تنازع می‌کنند. اینکه می گویند غربی‌ها برای سرمایه گذاری نمی‌آیند هم دلایلی دارد که باید بررسی شود. شاید چیزهایی هست که ما نمی‌خواهیم بدهیم اما این طور نیست که هیچ راهی نباشد. همان طور که در برجام توانستیم و تمرین کردیم. بنابراین می‌توان مذاکراتی شروع کرد و منافع ملی را حفظ کرد و آنها را هم راضی کرد.


نمایش ساده


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین